خطاب به آقای دکتر :
برای مراجعه به شما تماس گرفتیم ، زنگ زدیم نوبت دادند – مراجعه کردیم تابلوی شما رو دیدیم :
" دکتر حسین روازاده"
برای مراجعه به شما تماس گرفتیم ، زنگ زدیم نوبت دادند – مراجعه کردیم تابلوی شما رو دیدیم :
" دکتر حسین روازاده"
6000 تومان پول ویزیت گرفتند.
بعد از حدود 2 ساعت خانمی (با سرو وضع کاملا نامناسب) اسم مارو صدا زدند. این خانم در آستانه در اتاق ایستاده بودند! و اتاق 9 متری پر آدم بود! 2 تا میز و 2 تا آقا که بعدا فهمیدیم گویا دکتر بودند !
ما گمان میکردیم به مطب دکتر روازاده آمدیم و اینها احتمالا قبل از دکتر خلاصه ایی تنظیم می کنند ! تا اینجایش خیلی خوب بود و با افتخار و غرور به دکتر روازاده احسنت میگفتیم .
من در مقابل ایشان نشستم و گفت مشکلت چیه در حالیکه چند خانم نامحرم هم در 1 متری من سراپا گوش بودند.من خیلی آرام و کلی با من و من کردن، گفتم و ایشان فقط یه چیزهایی یادداشت می کردن نه سوالی نه معاینه ایی ( فقط نبض رو گرفتن اونم وقتی پرسیدم طبع من چیه ) خلاصه خیلی سرد و رباتیک در حدود 3 دقیقه ! خب مشکلی نبود چون فکر میکردیم این بابا خلاصه وضعیت رو تنظیم میکنه !
{اون اتاق هیچ شباهتی به مطب نداشت – یعنی فکر نمیکنم فردی چه برسه به اینکه یک دکتر انقدر بی خیال و به توجه به مریض باشه که در مقابل 4-5 آدم دیگه ، بدون هیچ دلسوزی و سوالی فقط بنویسه و پول ویزیت بگیره}
فضا به گونه ایی بود که من گمان کردم تا ساعتی دیگر به خدمت دکتری که تابلو اش ، سایتش را دیدیم میرسیم و ایشان احتمالا دستورات را میدهند!
ما رو صدا زدن– از صندوق ! پول داروهاتون میشه 86000 تومان ! خانمتان 53000 تومان !
عجب ! جا خوردم به خودم گفتم اینا دیگه کی ان !
پشت یک برگه قبض صندوق !!! نام چند دارو نوشته شده بود .عرض کردم نمیخوام الان دارو تهیه کنم فورا گفتند پس قبض رو بدید گفتم یعنی شما نمیخواهید حتی یک نسخه بدید ؟ گفتند نه این قبض صندوقه !!!!!!!!!!!!!! گفتم یادداشت که میتونم بکنم !
شروع کردم به یادداشت برداری از قبض صندوق مطب دکتر ! عسل – روغن کنجد – کد D - کد116 – داروی خوراکی !!!
مواجه شدم با یک سیستم ناجوانمردانه یعنی شما نه درست و حسابی ویزیت شدی نه توضیحی در مورد بیماریت گرفتی نه حتی نسخه ایی به شما میدن ! با اصرار همسرم چند مورد رو خط زدیم و 2 تا نسخه رو به حدود 50000 تومان رساندیم ! نعل اسب هم گفتند 2000 تومان گفتم خب خوبه دست کم اینو خوب میدن.
داروها با کدهای رویش تهیه شد ! – البته بدون دستور و آنگاه متوجه ناجوانمردانه ترین قسمت کارشدیم !
یک برگه با کلی کد که دور بعضی از اونها خط کشیده شده و بعضا اشتباها ! مثال : شما باید داروی کد مثلا 124 رو یک قاشق صبح یک قاشق عصر میل کنید !
در حالیکه نه میدونید این دارو چی هست و نه میدونید برای چه میخورید !
(منظورم تاثیر روانی است نمیدونی این داروی پا هست یا گوش! فقط باید منتظر معجزه باشی )
آیا این برخورد انسانی است !! اسلامی اش را که مطمئنم نیست . اینهمه به غرب بدو بیراه گفتید خدا پدر دکترهای غرب وحشی رو بیامرزه که از این آدمایی که من دیدم مسلمان تر هستند.
نمیدونم شاید اگه مثالا به سایت و اینها مراجعه کنی بفهمی این کدها برای چیه ! اما اون همه آدمی که از شهرستانهای دور و نزدیک اومده بودن و با قیمتهای نجومی و البته نامشخص !!!!!!! مات و مبهوت از مطب خارج میشدن چی ! آیا این رفتار اسلامی است؟
قیمتها نا مشخص : بله نامشخص - در ادامه نا جوانمردیهای سیستم غیر اسلامی و غیر انسانی مستقر در اونجا اصرار من بر مشخص کردن قیمتها هم بی اثر ماند و گفتند وقت نداریم !
گفتم همین 7-8 مورد رو که جمع میزنید جلوش بنویسید که چند است گفتند الان نمیشه بعدا تماس تلفنی بگیرید میگیم ! آیا این انسانی است ؟ فرض که قیمتهاتون همه خدا پسندانه اما حتی احتمال نمیدید خدای ناکرده اون صندوق دار عمدا یا سهوا خطایی کند آیا نمیترسید از خدا ؟ از حق مردم ! در داروخانه های مدل غربی که دست کم قیمت را درج میکنن ! شما که خیلی دم از اسلام و سنت و ... زدید آیا خبر ندارید در آرژانتین تحت عنوان جنابعالی چه می کنند با مردم؟
راستی نعل اسب مزبور هم حدود 200 گرم آهن بود که شبیه نعل اسب بود !!! آهن کیلویی 500 تا تک تومن را 200 گرمش را میدادند 2000 تومان !
شما بدلیل زحمات زیاد و جمع آوری طب سنتی و گسترش آن و حتی اضافه کردن و آگاه کردن مردم و شخص اینجانب حق بزرگی به گردن من دارید اما صحنه هایی دیدم که به شدت متاثر شدم و واجب دیدم که حتی الامکان به همگان اطلاع رسانی کنم که حساب شما و اطلاعات خوبتان و حتی سایت خوبتان را با تشکیلات مستقر در میدان آرژانتین که تابلوی شما برفراز آنجا هست را جدا کنند و اینچنین درمانده نشوند .
از طرفی هم به شما سرور گرامی یاد آوری میکنم که وقتی نام و تابلوی شما آنجاست شرعا باید آنجا باشید چطور است که آنجا شما طبابتی ندارید (به معنای مستقیم) و تابلو و نام شما به عنوان دکتر آنجا هست قطعا از لحاظ شرعی جای پرسش دارد. مطالب قبلی رو هم که عرض کردم که جای خود دارد.
به عنوان فردی که انشالله دغدغه اسلامی و مذهبی هم دارم نسبت به پوشش و شوخی های جلف و حتی غیر مودبانه {غیر مودبانه یعنی در حضور اینهمه بیمار } پرسنل آقا و خانم اونجا هم که در همان 3 ساعت حضور ما چندبار دیده شد { البته نه همشان 2-3 نفرشان } هم عرض کنم عزیز من آیا نمیشد دست کم این پرسنل را توجیه میکردید یا از افراد نرمال تری کمک میگرفتید ثوابش بیشتر هم بود منظورم از نرمال ، نرم اسلامی هست و الا خدای ناکرده هیچ قصد تو هینی به این زحمتکشان ندارم منظورم حجاب و شوخی های آشکار بود.
درپایان ضمن گلایه های فوق از زحمات بی نظیر شما هم تشکر میکنم اما وسعت و شدت آسیبها و بدیهای این برخوردها بسیار گناه و ضررش از خدمات شما بیشتر است. انشالله منتظر اقدامات شما هستیم .
توضیح اینکه این موضوع مربوط به یکسال پیش است یعنی حدودا دی 1389
جهت توضیحات پست بعدی را مطالعه نمایید